آرشیو شماره‌های مجله

آرشیو شماره‌های مجله
لطفا برای دریافت شماره‌های مجله روی عکس کلیک کنید

۱۳۹۳ اسفند ۲۶, سه‌شنبه

گفنگو با علی و میثم

پرونده ویژه: دگرباش بودن، رابطه داشتن (شماره یازدهم، فروردین و اردیبهشت 93)


1.      خودتون رو معرفی کنید و بفرمایید چند مدت هست که با هم هستید؟
من علی 37 سالمه و میثم 32. میثم عکاسی خونده و من حسابداری و یه تحصیلات نیمه کاره‌ی هنر. ما از آذر ماه 1388 با همیم. اما دو ساله که باهم زندگی میکنیم. یعنی در مجموع چهار ساله که از رابطه ما می‌گذره.
2.      با هم بودن مهمترین مساله در رابطه است؟
به نظر من و پارتنرم بله. با هم زندگی کردن مهمترین بخش از پارتنر بودن هستش. این که توی خانه‌های جداگانه زندگی کنیم و بگیم که پارتنر هستیم معنی نداره چون اینجوری هیچ اشتراکی توی این زندگی وجود نداره و خیلی مهمه که دو نفر همجنسگرا بتونن با هم زیر یه سقف زندگی کنند چون به این صورت میزان اهمیتی که برای رابطه و هویت جنسیشون قایل هستند مشخص میشه.

3.      وقتی به مشکلی برخورد می‌کنید که یکی از شما باعث به وجود اومدن اون شدید، چطوری با اون موضوع کنار میاید یا اون مشکل رو حل می‌کنید؟ می‌تونید یک مثال بزنید؟ و همینطور در آخر لطفا در یک جمله بفرمایید که عنصر اصلی در حل مشکلات یک رابطه رو چی می‌بینید؟
باید اعتراف کنم و شاید از نظر خوانندگان شما و حتی خود شما عجیب به نظر برسه که در این مدت طولانی که ما باهم زندگی می‌کنیم هیچ چیزی باعث اختلاف و یا بحث و بگو مگو بین ما نشده شاید یکی دو مورد اختلاف‌نظرهایی بوده اما هر بار با صحبت کردن در موردش و گذشت و کوتاه آمدن رفع شده. به قول قدیمیا دو همسر باید بتونن یکی دو پله در گفتگوهاشون از هم پایین‌تر بیان!
گذشت‌! گذشت حلال تمام مشکلاته و خودخواهانه رفتار نکردن‌... این دو مورد می‌تونه به حل تمام مشکلات کمک کنه‌. همینطور صحبت کردن و توانایی مطرح کردن خواسته‌ها و دلخوری‌ها و سرخوردگی‌ها در رابطه می‌تونه به حل مشکلات و اختلافات دو نفر کمک بزرگی بکنه.

4.      اغلب رابطه‌ها در لایف دگرباشان جنسی، به شکست منجر می‌شه، وقتی یک رابطه‌ای طولانی میشه همه علاقه‌مند میشن بدونن اون دو نفر چه کردند که رابطه ماندگاری دارند، حالا نظر شما چیه؟
خب این مشکل (‌شکست در رابطه‌) دلایل زیادی می‌تونه داشته باشه. چون من و پارتنرم در این موضوع صاحب‌نظر نیستیم و فقط تجربیات خودمون رو با شما در میون می‌گذاریم‌. مهم‌ترین دلیلش گذشت هست و بعد داشتن رابطه‌های دوستانه‌ی سالم و صمیمی با همجنسگراهای دیگر، درک متقابل از شرایط روحی‌، اجتماعی و خانوادگی هر دوطرف ، کنترل امیال و هوس‌های زودگذر، وفاداری و خیانت نکردن در رابطه و در آخر (‌به نظر هر دوی ما‌) شرایط محیطی و تاثیر‌پذیری از اجتماعی که درش زندگی می‌کنیم. این که چرا اکثر رابطه‌ها به شکست منجر می‌شه (‌که خود ما هم بارها شاهدش بودیم و تجربه هم کردیم‌) می‌تونه دلایل زیادی داشته باشه که مهمترین دلیلش شاید اعتقاد نداشتن به رابطه‌ی طولانی همجنسگرایانه و عدم اطمینان از امنیت روحی و ماندگاری آن به خاطر عدم حمایت ارگان‌های اجتماعی و عدم تایید توسط جامعه‌ای که درش زندگی می‌کنیم باشه.
5.      اگر قرار باشه این معیارها رو اولویت‌بندی کنید، شما اولین چیزی‌هایی که براتون اهمیت داره در یک رابطه چیه؟ "رفاه، آرامش، رابطه، پارتنر، استقلال، حریم خصوصی، اعتماد، تعهد، صداقت، لذت"
اعتماد‌، تعهد‌، صداقت‌، آرامش‌، لذت‌، رابطه‌،  حریم خصوصی‌، استقلال‌، رفاه
6.      شما رابطه‌هایی هم پیش از این داشتید، درباره اونها صحبت کنید، چرا اونها ماندگار نشدند؟
همانطور که در سوال قبلی هم توضیح دادم ممکنه که یکی از دو نفر حتی به هویت جنسی همجنسگرایانه اعتقادی نداشته باشه و یا با این دید که تعهد در رابطه‌ی همجنسگرایانه معنی نداره باعث بشه رابطه‌ای یا اصلا شکل نگیره یا اگر هم بگیره منجر به شکست و جدایی بشه‌، این که هر همجنسگرایی به هویت جنسی و زندگی به روش همجنسگرایانه اعتقاد داشته باشه میتونه کمک زیادی به داشتن یه رابطه‌ی طولانی بکنه‌، یکی دیگر از مسایلی که به رابطه‌ی همجنسگراها صدمه می‌زنه که البته خود من هم از آن در امان نبودم تنوع‌طلبی بیش از حد یکی از طرفین و خواستن رابطه‌ی به اصطلاح باز یا open relationship هست که آفت هر رابطه‌ای می‌تونه باشه چون به اعتقاد هر دوی ما یه رابطه‌ی monogamous  هست و متاسفانه تجربه‌ی شخصی‌ای که داشتم نداشتن امنیت خاطر و احساسی بود که به رابطه‌ی ما پایان داد.
7.      شما رابطه‌های دیگران رو هم همزمان می‌بینید، فکر می‌کنید چه چیزی رابطه شما دو نفر رو متمایز از رابطه دیگران می‌کنه؟
ما تمایز خاصی نداریم، این که در بین تمام دوستان همجنسگرایی که داریم تونستیم رابطه‌مون رو تا امروز ادامه بدیم و علی‌رغم تمام مشکلات مالی و اقتصادی در زیر یک سقف زندگی کنیم و داشتن سلایق مشترک و اشتراک روحی و ذهنی باعث شده زندگی در کنار هم برامون لذت‌بخش باشه، گذشت از خواسته‌های اغلب خودخواهانه و اینکه در بیشتر موارد با همدیگر همفکری می‌کنیم و تصمیماتمون رو بصورت مشترک می‌گیریم.   شاید تمایز ما با دیگران باشه چون ما در این رابطه به نقطه‌ای رسیدیم که فکر می‌کنیم رابطه یعنی همین و معنی اون رو پیدا کردیم.

8.      هرگز در رابطه خودتون دنبال الگو هم بودید؟ معمولا وقتی دو نفر رابطه موفقی دارند تبدیل به الگو برای بقیه همجنسگراها میشن، به این اعتقاد دارید؟
خب با توجه به شرایطی که در ایران هست و در کل شرایط روحی و اخلاقی اغلب همجنسگراها حتی از مدل خارجی‌اش ما در این زمینه الگویی نداشتیم چون در اطراف ما هیچ همجنسگرایی رابطه‌ی پایدار به شکل رابطه‌ای امروز ما نداشت و نداره.
بله اعتقاد داریم که یک رابطه ی سالم می‌تونه الگوی خوبی برای دیگران باشه. گرچه هر کسی باید با توجه به روحیات و سلایقش رابطه‌اش رو تعریف کنه اما دیدن چنین ارتباط‌هایی می‌تونه موثر باشه در محکم کردن ارتباطی که بین دو نفر به وجود میاد.
گرچه بین دوستانی که در خارج از کشور دارم هستند تعدادی که تونستن با تلاش و صداقتی که داشتند رابطه‌های خوبی داشته باشند که یکی دو نمونه‌ی بارزش رو می‌تونم نام ببرم اما به دلایلی که همه می‌دونن از آن امتناع می‌کنم‌، اما در ایران رابطه‌ای که تونسته باشه برای ما الگو باشه ندیدیم‌.
9.      آیا شما خودتون رو یک الگو برای دیگران می‌بینید؟
امیدوارم ما بتونیم الگویی برای دیگران بشیم. اما در بیشتر موارد که با آن برخورد مستقیم هم داشتیم استقلال رای و اعتماد به نفس کاذبی که بین همجنسگراها رایج هست از گرفتن توصیه و راهنمایی از دیگران جلوگیری می‌کنه و حتی باعث میشه واکنش‌های منفی صورت بگیره. اما درکل امیدوارم هر رابطه‌ای که در شکل معقولش ادامه پیدا کرده بتونه الگویی برای دیگران باشه.
10.  الگو گرفتن از رابطه دگرجنسگراها از نظر شما درسته یا غلط؟ کلا دگرباشان جنسی تحت چه چهارچوبی باید با یک فرد رابطه برقرار کنند؟ (چهارچوب‌های جنسیتی جاری در ایران آیا مناسب هستند؟)
به نظر من و پارتنرم رابطه‌ای به شکل رابطه‌ی ما فرق چندانی با یک رابطه‌ی دگرجنسگرا نداره جز حمایتی که قانون و جامعه از رابطه‌ی زناشویی دو دگرجنسگرا میکنه فرق چندانی وجود نداره. همان بگومگوها همان عشق‌ورزی‌ها همان تصمیم‌گیری‌ها و همان تلاش برای پایدار نگاه داشتن رابطه در هر دو رابطه باید وجود داشته باشه.
از آنجایی که ما صاحب‌نظر نیستیم در این قضیه و نمی‌تونیم نسخه‌ای کلی برای همه بپیچیم! فقط می‌تونیم نظرخودمون رو در این رابطه بگیم که به نظر هر دوی ما معیارهایی که همجنسگراها به خصوص در ایران برای انتخاب حتی سکس پارتنر دارند در بیشتر مواقع از سر هوس‌های زودگذر و احساسات هستش. این که ببینیم آیا این فرد از نظر اخلاقی و حتی اعتقادات مذهبی و تعلقات ذهنی با ما همخوانی دارند برای ایجاد یک رابطه خیلی مهمه شاید رد خیلی مواقع معیارهای ظاهری برای همجنسگراها مهم باشه اما باید دید بودن با کسی که معیارهای ظاهری ما رو نداره اما در عین حال بیشتر گزینه‌های اخلاقی و معنوی‌ای که ما در زندگی به دنبالش هستیم شامل حالش میشه برامون مهمتره یا کسی که از درون پوچ اما ظاهری فریبنده داره! در ضمن هر کسی باید برای داشتن رابطه‌ای طولانی با یک نفر دیگر روی داشته‌های خودش هم حساب کنه و ببینه آیا خودم هم برای داشتن یک رابطه امتیازهای عرفی و معمول رو دارم یا نه.
11.  به نظر شما مشکل اصلی دگرباشان جنسی در رابطه‌ها چیه که اغلب منجر به شکست می‌شه؟
به نظرم سوال تکراریه
12.  رابطه‌ها معمولا در جامعه اقلیت‌های جنسی به چند دسته عمده تقسیم می‌شن؛ رابطه‌های صرفا جنسی، رابطه‌های صرفا دوستی، رابطه‌های عشقی، رابطه‌های باز و بسته. نظر شما در مورد اینها چیه؟ برای مثال آدم‌هایی که صرفا دنبال رابطه‌های عشقی هستند رو چطور می‌بینید؟
هرکدام ما در مقاطع مختلف زندگی ممکنه تمام این رابطه‌ها رو تجربه کرده باشیم. اما می‌خوام بگم به نظرم در هر مقطع سنی هر انسانی نیاز به تجربه کردن هر کدام از این رابطه‌ها داره. فرقی بین دگرجنسگرا و همجنسگرا نداره. رابطه‌های صرفا دوستی که از قبل تعریف شده است و هر کدام ما در زندگی دوستانی داریم که بدون داشتن رابطه‌ی جنسی باهاشون صمیمی می‌شیم و جزئی از زندگی‌مون می‌شن. اما به نظر هر دوی ما هر کسی در مقاطع سنی مختلف زندگی نیاز داره که همه‌ی این رابطه‌ها رو تجربه کنه چون بدون داشتن تجربه‌اش شما نمی‌تونید بفهمید به کدوم این رابطه‌ها اهمیت می‌دید. در  مورد بند دوم سوالتون متوجه نشدم منظور از رابطه‌های عشقی چیه چون رابطه‌ی عشقی هم میتونه تبدیل به یک رابطه‌ی عمیق و ماندگار بشه.
13.  هرگز خودتون داخل این رابطه‌ها بودید؟ از تجربیاتتون بگید. (اگر خصوصی است لازم نیست به این سوال پاسخ بدید)


14.  اگر بخوایید در یک جمله بگید که دگرباشان جنسی باید چه کنند که در رابطه‌های زندگی خودشون موفق باشند، اون جمله چیه؟
زیاد به ظواهر اهمیت ندن مهمترین چیزها در درون آدم‌ها پیدا میشه نه برونشون!

15.   و سخن آخر

خب چون من و پارتنرم زمان و انرژی زیادی صرف ساختن رابطه‌مون و رسیدن به نقطه‌ای که هر انسانی (با هر گرایش جنسی) آرزوش رو داره، کرده‌ایم، لازم می‌دونم به خوانندگان شما توصیه کنم هیچ وقت براساس احساسات زودگذر تصمیم به برقراری رابطه‌ای که بنا به نظر شخصی آنها باید به سرانجامی برسه، نگیرند، لذت ببرید، تجربه کنید و بعدتر وقتی به مرحله‌ای رسیدید که فکر می‌کنید زمان داشتن یک رابطه‌ی درست و سالم و طولانی برای شما رسیده، سعی کنید آدم مناسبش رو پیدا کنید حتی اگر آن فرد نصف ایده‌آل‌های شما رو داره باز هم می‌تونید تلاشتون رو بکنید و صرفا به خاطر این که هیچ آدمی مطابق معیارهایی که شما برای خودتون مهم می‌دونید پیدا نمی‌شه، تمام عمر تنها نمونید! خوب و خوش و خوشبخت باشید!


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر