آرشیو شماره‌های مجله

آرشیو شماره‌های مجله
لطفا برای دریافت شماره‌های مجله روی عکس کلیک کنید

۱۳۹۲ بهمن ۱۵, سه‌شنبه

روایتی از شکل گیری روز ملی

پرونده ویژه: جمعه سیاه (شماره ششم، تیر و مرداد 92)


در اواخر تیر89 چند وبلاگ از دگرباشان جنسی ایرانی که بیشتر  در حوزه‌ی اطلاع‌رسانی فعالیت می‌کردند، با بازنشر متن پست وبلاگ «رنگین‌کمانی‌ها[1]» یکم مرداد ماه آن سال را به عنوان روز ملی اقلیت‌های جنسی معرفی کردند. در متن این پست آمده بود «مرداد ماه، زيباست، گرم است و مهربان و ما مي‌خواستيم روزي كه براي خودمان انتخاب مي كنيم، گرم باشد و زيبا و مهربان[2].» و این را استدلال تعیین روز قرار داده بودند. از تاریخ انتشار و اعلام عمومی آن تا یکم مرداد89  ده زور فاصله بود. در همین فاصله گروه‌هایی از فعالان دگرباش داخل و خارج از کشور از این اقدام به سرعت حمایت کردند و گروهی از وبلاگ‌نویسان که بیشتر از نسل سوم بلاگرهای دگرباش بودند، یا با سکوت و یا یا نوشتن یک پست در وبلاگ شخصی نسبت به اعتراض برای تعیین روز برامدند.
اگرچه در متن بیانیه آمده بود «اي كاش مي‌توانستيم از تك‌تك دگرباشان بپرسيم و با دانستن ِ‌ديدگاه تك‌تك‌شان، یک انتخاب مشترک و با تفاهم داشته باشیم» اما لحن آغازین پست وبلاگ تازه تاسیس رنگین‌کمانی‌ها این حس را به خواننده القا نمی‌کرد. «ما، جمعي از همجنس‌گرايان، دوجنس‌گرايان و دگرجنس‌گونگان ايران، روز ِ‌ اول امرداد ماه را انتخاب كرديم و اسمش را گذاشتيم: روز ِ ملي همجنس‌گرايان، دوجنس‌گرايان و دگرجنس‌گونگان ِ‌ايرانی». از این رو بود که مخالفان و منتقدان انتخاب این روز را «تحمیلی» نامیدند.
حس بعدی که به گروهی از وبلاگ‌نویسان منتقد القا شد، پست یکی از بلاگرهای حامی روز ملی بود که از نظر گروهی از مخالفان، توهین به آنها تلقی شد. او در آخر پستی که عکس‌های معروف نخستین جشن روز ملی را در آن قرار داده بود نوشته بود: «از همین تیریبون دیکتاتوری اعلام می‌کنیم که هر کی هم خوشش نیومد به رسم همیشگی این سرزمین ک*ن لغش[3]!». همین مساله بعدها تبدیل به محل بحث شد و این اقدام در نتیجه منجر به اختلال در روند پایداری روز ملی گردید. آن لحن بیانیه رنگین‌کمانی‌ها و این اصطلاح توهین‌آمیز برای «هر کسی که خوشش نیامد» بیان‌گر عدم آشنایی این فعالان به ادبیات دمکراتیک، مدنی و حقوق بشری بود. این موضوع یکی از بزرگ‌ترین ضربه‌ها را به تثیبت روز ملی وارد کرد. اما سه عامل در روزهای نخست باعث شد تا قدرت مخالفانِ روز تحلیل رود.
اول از همه بازتاب رسانه‌ای این روز بود. روزنامه رسالت[4] به این روز واکنش نشان داده بود و همان متن زشت و همجنس‌گرا‌هراس در سایت‌های پربازدید خبری مانند خبرآنلاین، تابناک، الف و... بازتاب داده شده بود. در متن خبر که در ستون شنیده‌های آن روزنامه منتشر شده بود آمده بود «جمعي از همجنس‌گرايان و دو جنسه‌هاي ايراني‌نما به تازگي با صدور اطلاعيه‌اي که بر روي برخي شبکه‌هاي اينترنتي قرار گرفت، روز اول مرداد را روز ملي خود ناميدند». از طرف دیگر سایت‌های فعال در حوزه حقوق بشر مانند گویا نیوز، رادیو زمانه، رادیو کوچه و... نیز نسبت به تعیین این روز اقدام به انتشار خبر، مقاله و گزارش نمودند.
دومین اقدامی که باعث به حاشیه رفتن مخالفان و ادامه سکوت‌ آنها شد حمایت قاطع دو رئیس سازمان‌های فعال در حوزه دگرباشان جنسی بود. آنها با پیشنهاد برخی از فعالان[5] به دفاع از یکم مرداد دعوت شده بودند. از همین روی مخالفان و منتقدان روز ملی ابراز گلایه و نارضایتی کردند که چرا بدون در نظر گرفتن صدای آنان در ایران از این روزی که آن را «تحمیلی» می‌خواندند دفاع شده است.[6]
سومین موضوع نیز انتشار عکس‌های یک جشن خانگی در نخستین روز ملی بود. آن عکس‌ها هیجان و شوری در بین دگرباشان ایجاد کرد که مخالفان اصل روز برای آن جایگزینی نداشتند.  
در اردیبهشت سال نود یکی از دوستان وبلاگ‌نویس در گفتگویی با من پیشنهاد یک گروه اینترنتی برای محفل‌سازی را داد. این طرح را بر اساس تجربیاتم در سازمان‌های مردم‌نهاد در یک تشکل با کمیته‌های هدفمند و همراه با یک پیش‌نویس اساس‌نامه تنظیم کردم. در مرحله اول قصد داشتم دوستان نسل سومی را مطلع کنم و بعد برای همگرایی، همدلی، همکاری و جلوگیری از موازی‌کاری موضوع را با نسل دوم وبلاگ‌نویسان که حامی اصلی روز ملی نیز بودند مطرح کنم. برای این کار در میانه اردیبهشت یک جلسه‌ای با دوستان وبلاگ‌نویسم ترتیب دادم. نزدیک به 18 نفر آنها آمدند و نه نفر دیگر در جلسه‌ای دیگر موضوع از جلسه قبلی را متوجه شدند.
بحث تشکیل همگرایی و کار تشکیلاتی با مساله روز ملی درگیر شد و دوستان نقدهای تندی را مطرح می‌کردند. این موضوع خود به خود در جلسات ما تبدیل به یک مساله اصلی و تشکیل بنیادی منسجم برای فعالیت در حوزه دگرباش، موضوع فرعی شده بود. این جلسات اعتماد به نفس خوبی را به مخالفان داد تا بر مواضعی که بعضا به حق بود پافشاری کنند و بخواهند اقدامی در مقابل انجام دهند.
موضوع به شبکه‌های اجتماعی کشید و بحث‌های داغی بین برخی‌ از موافقان و مخالفان درگرفت. بعد به شکل تندتری موضوع به وبلاگ‌ها آمد و فضای وبلاگستان دگرباشان جنسی بسیار متشنج شد. هر روز شاهد پست‌هایی از افراد مختلف با لحن‌های متفاوت بودیم که در آن اتهام‌زنی، فحاشی و مطالب ناپسندِ بسیاری موج می‌زد، طوری که من نیز سوار بر این موج هدف اصلی یعنی تشکیل گروهی برای همدلی و همکاری را از یاد بردم. برای مثال یکی از وبلاگ نویسان در نقد مطلبی نوشته بود:
«عزیزم!، ساطورِ اونهایی که قدمی در عملی کردن رویای سالیانمون و محقق کردنش برداشتن، شرف داره به قلم‌هایی که جو زده دارن برای خودی نشون دادن، امیدها رو از بین می‌برن.
پی نوشت:
1) این چند وقته خیلی نجابت به خرج دادم و سعی کردم چیزی نگم، امیدوارم بازم بتونم ادامه بدم!
2) تهمت زدن و وابسته دونستن و به این ور اون ور چسبودن خیلی راحته، می‌خوایید امتحان کنیم؟![7]»
و در جواب او یکی دیگر از وبلاگ‌نویسان گفته بود:
«عمرا اگر شرف داشته باشه! عزیزت، رویای سالیانت رو لطفا به صورت شخصی محقق کن یا اگر چند نفرین به صورت چند نفری محققش کنین. مثلا یه پارتی بگیرین و عکساش رو آپ کنین! البته بعدش اسمش رو همون پارتیه دوستانه بذارین نه .... نجابت به خرج بده و برای دستیابی به خواسته‌هات از وجود یک جامعه مایه نذار !شما قبلا امتحانتو پس دادی[8]!»
و همین طور یکی می‌نوشت و دیگری پاسخ میداد! در بحث‌هایی که شد پاسخ‌هایی بیرون آمد. به عنوان مثال فردی که  در پستش به مخالفان روز توهین کرده بود در توجیح کارش عنوان کرد منظورش افراد دگرباش‌ستیز بوده که به طور کلی مخالف زندگی ما هستند. اما این اعتراف آن هم بعد از پاک کردن پستش بسیار دیر شده بود. برخی نقد‌ها و پاسخ‌ها را می‌توانید در بیانیه دگرباش ایرانی و تحلیل گروه رامیار بخوانید.
در نهایت این بحث‌ها به جایی رسید که تریبون معرفی و تبلیغ روز ملی بود. یک گروه در شبکه اجتماعی فیسبوک که تمامی بار معرفی و تبلیغ روز را برعهده داشت تصمیم گرفت با برگزاری یک نظر‌سنجی نسبت به روزی برای تعیین روز ملی و پایان مناقشه اقدام کند. روند این اقدام تا جایی پیش رفت که در آن نظرسنجی روز دیگری به انتخاب اکثریت آرا رسید. این اجتناب‌ناپذیر بود. روز بدون مبنای یکم مرداد یا اولین جمعه مرداد هرگز نمی‌توانست با دوم مهر یعنی روزی که رئیس جمهور وقت، همجنسگرایان را انکار کرده بود قابله مقایسه باشد.
با این وجود گروهی که حامی روز یکم مرداد بودند تصمیم گرفتند به کار خود ادامه دهند و این روز را پاس بدارند. آن ها نتیجه نظرسنجی را ضمن اتهام‌زنی و ادامه ادبیات غیردمکراتیک، بی‌ادبانه و به دور از مدنیت، نپذیرفتند و به کار خود ادامه دادند.
چند روزی به یکم مرداد نود باقی مانده بود که به یک‌باره یک نفر که هیچ کس او را نمی‌شناخت به مناسبت دومین سالگرد روز ملی با طرح تظاهرات در یکی از پارک‌های تهران مساله‌ای جدی برای جامعه دگرباشان ایرانی به وجود آورد. خوشبختانه با درایت مخالفان، موافقان و منتقدین روز ملی و با کمک یکی از فعالان خارج از کشور مساله کمی از شدت خطر خود دور شد اما همین امر باعث شد تا دومین سالگرد روز ملی در سکوت فرو برود.
روز دومی که در نظرسنجی انتخاب شده بود نیز با این سکوت طی شد. اما دلیل این سکوت، مدافعان آن روز بودند. به نوعی پایگاه اجتماعی پرقدرت روز دوم مهر خالی از کنش‌گران فعالی بود که از این روز حمایت کنند. در حالی که آن سال به خاطر سکوت یکم مردادی‌ها بهترین فرصت برای معرفی دوم مهر به عنوان روز ملی بود. همین امر باعث شد تا یکم مرداد با وجود سکوت در سال نود، در سال نود و یک با قدرت و همت بیشتری جشن سوم خود را بگیرد. انتشار عکس‌هایی که البته نظیر آن را در روز مبارزه با همجنسگرا‌هراسی (17مه) همان سال دیده بودیم دوباره جان تازه‌ای به یکم مرداد داد. دوباره جشنی گرفته شد و بسیاری یک روز و یک بهانه برای شادی پیدا کرده بودند.
یکی از بحث‌هایی که مطرح شده بود خود مبنایی و سواستفاده احتمالی از این روز بود. در بیانیه تابستان نود «رنگین‌کمانی‌ها» آمده بود «همچنین از هر گونه تلاش برای مصادره این روز در جهت پیگیری مقاصد شخصی و سیاسی اعلام برائت می‌نماییم[9]». این همان موضوعی بود که منتقدان و مخالفان روز به آن تاکید داشتند و خودمبنایی را از این جهت نقد کرده بودند. ادعایی که امروز توسط یکی از آن افراد باطل شد.
فردی که خود را «حامد» معرفی کرده بود در مصاحبه با «مرکز اسناد حقوق بشر ایران[10]» از هویت و نقش خود در آنچه «تعیین» روز ملی نامیده بود، پرده برداشت. او در مصاحبه خود می‌گوید «آخرین کار بزرگی که ما انجام دادیم این بود که در سال 1389 روز ملی اقلیت‌های جنسی ایران را تعیین و مراسمی هم برای آن برگزار کردیم[11]» و این سندی دیگر بر انتقادات منتقدانی بود که از نحوه‌ی تعیین روز ملی ایراد می‌گرفتند. او که در مصاحبه دست خود را مشخص کرده است ادامه میدهد « بعد از بازتاب روز ملیِ اقلیت‌های جنسیِ ایران که من هم در آن نقشی داشتم این باعث شد که من در موقعیت خطرناکتری قرار بگیرم. به این دلیل که بلافاصله بعد از اینکه این موضوع مطرح شد یکسری از بچههای همجنس‌گرا و سایر اقلیت‌های جنسی با ما مخالفت کردند که ما چه حقی داشتهایم سر خود چنین تصمیمی گرفتهایم. در این مخالفت‌ها، یک سری از اطلاعات و هویت ما فاش شد. کسانی که ما را میشناختند خواسته یا ناخواسته اطلاعاتی بیرون دادند که هویت ما را فاش میکرد.» مشخص نیست این افراد که اطلاعات ایشان را «خواسته یا ناخواسته» منتشر کرده‌اند از دوستان‌شان بودند یا مخالفان روز و دقیقا چه کسانی و به چه شکلی و در چه محیطی آن را افشا کرده‌اند. ایشان تا یک سال بعد در ایران می‌ماند و بعد به گفته خود به شکل قانونی از کشور خارج میشود.



باز هم زمان نیاز داریم تا شاهد اثبات دلایل نقدها و صحت گفته‌های افراد باشیم. در هر حال امسال چهارمین سالگرد روز ملی برگزار شد که افرادی همچون حامد آن را «تعیین» و فعالان شبکه‌های اجتماعی آن را تثبیت کرده‌اند. نقد‌ها آن را پخته کرد و تجربه‌های بزرگی برای نحوه اقدام و برخورد با منتقدان به ما یاد داد. این که این روز همچون یک قیام سرکشانه تبدیل به جنبشی پرتوان شده یا اشتباه استراتژیک بوده، این که می‌شد بهتر از این کار کرد و... نیز قضاوتش با شما و زمان که همه چیز را به ما ثابت می‌کند. زمانی که شاید بیشتر از قدمت قیام سیاهکل باید بگذرد تا آیندگان قضاوت درست و بهتری از اتفاقات گذشته داشته باشند.

شایان.میم



[1] http://ranginkamaniii.blogspot.com/
[2] http://ranginkamaniii.blogspot.com/2010/07/blog-post.html
[3] http://5pesar.wordpress.com/2010/07/27/our10-07-25/
[4] http://www.resalat-news.com/Fa/?code=34125
[5] بک نمونه از دعوت رسمی را می‌توانید در این لینک مشاهده کنید: http://5pesar.wordpress.com/2010/07/21/rozemeli02/
[6] بعدها یکی از آنان اعتراف کرد صدای مخالفان و منتقدان را نشنیده و گمان میکرده در ایران همه این روز را قبول دارند. بعد از ابراز این بیانات نیز ایشان به ادامه حمایت یک سویه از حامیان روز ملی ادامه دادند و این عدم حمایت ضربه دیگری به حرکت منتقدان زد.
[7] http://5pesar.wordpress.com/2011/06/03/sha11-06-02/
[8] به دلیل حدف شدن وبلاگ توسط نویسنده لینک این مطلب در دسترس نیست و مطلب از آرشیو شخصی‌ام است.
[9] http://ranginkamaniii.blogspot.com/2011/07/normal-0-false-false-false-en-ca-x-none.html
[10] http://www.iranhrdc.org/persian/
[11] http://www.iranhrdc.org/persian/permalink/1000000264.html#.UhYFHj8kSuJ



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر